هیس دختر ها فریاد نمیزنند!
هیس دخترها بلند نمیخندند!
هیس دخترها حقی ندارند!
هیس دخترها باید آرام زندگی کنند!
هیس دخترها باید درد را تحمل کنند!
هیس دخترها باید بسوزندو بسازند!
هیس دخترها باید ظلم و حرف زور را قبول کنند!
"فقط به جرم دختر بودنشون!!"
هیس دخترها باید تحمل کنند و اعتراض نکنند
هیس دخترها حتی حق اینو ندارن که عکسشون روی آگهیه
ترحیمشون چاپ بشه!
هیس دخترها باید آرام بمیرند!!
دیالوگ فوق العاده در فیلم " هیس دختر ها فریاد نمیزنند "
نظرات شما عزیزان:
قربان يوسفي درگاه
ساعت10:31---28 مرداد 1394
تنها
ساعت17:03---10 مرداد 1393
شاید برم کنار در، نذارمت که رد بشی
یا اینکه مجبورت کنم از روی نعشم رد بشی
یا شایدم که آخرش به عادت بچگیام
کفشاتو قایم بکنم، نری به این سادگیا
اما بازم تو میری و میبینی نقشتم گرفت
دعاهام بی اثر شد و هستیمو درد و غم گرفت
راستی فقط میخوای بری، یک کمی آروم تر برو
همین برا من بسه که بیشتر نگاه کنم تو رو
tanha
parisa
ساعت15:30---3 مرداد 1393
upam
پاسخ:اوکی
parisa
ساعت15:29---3 مرداد 1393
اعتقادات هر کسی مثل مسواکه ،
خواهشا تو حلق بقیه نکنین !
پاسخ:ای خدا واقعنا یکی اینوبه بابای من بگه
محمد و مونا
ساعت7:29---1 مرداد 1393
نگاهم اما...
گاهي حرف ميزند...
گاهي فرياد ميكشد...
و من هميشه به دنبال كسي ميگردم
كه بفهمد يك نگاه خسته
چه مي خواهد بگويد...
پاسخ:مر30 گلم
بهنام
ساعت19:20---30 تير 1393
ﺗﻮ ﻣـــﯽ ﺩﺍﻧﯽ . . .
ﺣﺘــﯽ ﺍﮔﺮ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﻡ !
ﺣﺎﻻ ﺑﺒﯿـــﻦ ﻧﺒـــﻮﺩﻧﺖ ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . . . !
پاسخ:هی مر30
maryami
ساعت14:06---30 تير 1393
غفلت کرده ای مادر...
پشت این قلب عاشق،
فرزندت آرام آرام جان می سپارد ...
وتو،
فراموش کردن رابه اونیاموخته بودی !!!
پاسخ:هه قشنگ بود
parisa
ساعت18:41---28 تير 1393
باز باران بی ترانه
گریه هایم عاشقانه
می خورد بر بام قلبم
باورت شاید نباشد
گم شدن در خاطراتت
می زند سیلی به رویم
یاد ایام با تو بودن
مرده است در قلب و روحم
فکر آنکه با تو بودم
با تو بودم.... شاد بودم
توی دشت آن نگاهت
می زند آتش به جانم
پاسخ:این همون بازباران باترانه نی؟چراخودخودشه وای من عاشق شعراصلیشم ولی اینم زیبابود مر30 خلاقییت
MAHTAB
ساعت1:18---27 تير 1393
ثالبت معرکه شده ایول
پاسخ:بخاطر رنگشه خوشمل شده رنگش
MAHTAB
ساعت1:17---27 تير 1393
دلـــــــــــــم آنـــــــــــقدر خســــــته و شکـــــسته اســت.
کــــــــه مـــــــــــی خواهــــــــم گوشـــــه ای پشــــت بـــه دنــیا
زانــــــوهایـم را بـــغل کنم و بگـــــویم:
خــــــدایا!!!
من دیـــــــگر بـــازی نـــمی کنم.
پاسخ:توغلت می کنی بازی نکنی تازه می خوایم بریم دبیزستانم بترکونیم وای جالینوسو دیدم بزار بیام وب خودت توضیح می دم
dina
ساعت17:34---24 تير 1393
خیلی فیلم درد ناکی بود ....
پاسخ:می دونم بسی هم زیبا